سجاد سلیمان نژاد



به نام خدا

سلام

برای کسانی که تازه دوست دارند وارد فیلمسازی بشوند و برای شروع ، کار های خودشون را تدوین بزنند ، یک آموزش اولیه با نرم افزار پریمایر ضبط کردم

در این آموزش نکات اولیه را میگم

فکر می کنم این آموزش برای کسانی که تازه قصد شروع کردن تدوین را دارند خیلی خوب باشه

ولی برای افرادی که با نرم افزار پریمایر از قبل کار کردند فکر نکنم فایده ای داشته باشه چون من نکاتی اولیه را گفتم

1. آموزش وارد کردن فایل به نرم افزار

2. آموزش قرار دادن صدا و تغییر صدا

3.برش تصاویر

4. ذخیره سازی در پریمایر


بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
اُکتُبُوا، فأِنَّکُم لا تَحفَظُونَ حَتّی تَکتُبوا؛
بنویسید، چرا که شما هرگز (علوم خود را) حفظ نمی کنید، مگر آن که بنویسید.
کافی، ج2، ص52

سلام چند سال پیش وقتی دوره فیلمنامه نویسی آرون سورکین را میدیدم خلاصه برداری کردم و نکات مهمش را نوشتم

ان شالله براتون مفید باشه

شاید غلط املایی داشته باشه من محاوره ای و برای یادگیری خودم نکات را یاداشت برداری کردم

دانلود فایل pdf


سلام دوستان عزیزم یک فایل آموزشی از استاد خردمندان گوش دادم خلاصه ای که نوشتم را به صورت متن

براتون میزارم برای کسانی که در حال نوشتن فیلمنامه هستند خیلی کمک میکند

ایده پردازی سید محمدرضا خردمندان

 

*. اگر دیدید که هنگامی‌که طرحی ارائه می‌دهید و می‌شنوید که می‌گویند کلیشه‌ای است یعنی تز ندارد یک نگاه تازه نداشته است یعنی ایده‌تان شبیه اخبار است و فاقد جهان‌بینی هستید

 

          *. ایده تون باید آن داشته باشد یعنی یک‌لحظه گلو مخاطب را بگیرد یک‌لحظه طلایی

 

*. ویژگی شاهکارهای جهانی که بعد از صدسال هنوز گلوی آدم را می‌گیرد همین آن داشتن است

مثلاً چخوف تزش این است که در جهان معاصر باد درد دلت را با اسبت در میان بگذاری

 

 

هنرمند کاشف لحظه‌های انسانی است

هنرمند نگاه دارد نسبت به جهان هستی

 

مهم در نویسندگی موضوع زودتر از مفهوم شکل می‌گیرد دنبال این نباشید در مورد یک مفهوم بنویسید

موضوعات را کشف کنید و در مورد ان بیندیشید فکر کنید  خودبه‌خود می‌بینید که مفهوم از دل ان می‌جوشد

 

توصیه مهم برای نویسندگی و فیلم‌سازی

  1. هرروز بنویسید  چون نوشتن شمارا از زندگی روزمره جدا کرده و شمارا به بازنگری وقایع روزتان نزدیک می‌کند. در مورد همه‌چیز بنویسید در مورد افراد ویژگی‌هایشان  در مورد افرادی که درگذشته دیده‌اید در مورد حتی در مورد اتفاقاتی که برای شما رقم خورد و شما به ان بی‌توجه بودید از کنار سگ گرسنه‌ای رد شدید و به ان چیزی ندادید

 

هنرمند از عالم بیرون استفاده می‌کند  نویسندگی و توجه به بیرون شغل تمام‌وقت شماست باد تمام‌وقت درگیر بیرون شوید تا نتیجه بگیرید باد وقت بگذارید.

باید بنویسد و دوباره نگاه کنید باید از قله نگاه کنید شهید اوینی

ما باید برای نوشتن خودمان را تربیت کنیم چطور یک قاری چندین سال می‌خواند تا در سال‌های آخر نتیجه‌بخش شود باید ماهم بنویسیم همانند نقاش‌ها که نقاشی می‌کنند و تمرین

اگر هر شب ننویسیم عادت نمی‌کنیم

 

حالا چون خود را موظف کرده‌ایم که هر شب بنویسیم ناچاریم دررود خوب به اطراف توجه کنید و الا چیزی برای نوشتن نداریم در شب

 

اگرچند شب تکراری بنویسید خسته می‌شوید درست ولی نوشتن مثل نماز واجب است پس باید فکر کنید خلاقیت در ان ایجاد کنید. چگونه فکر کنیم که جذاب‌تر شود هم برای خودم هم برای دیگران

 

مهم سعی کنید در فضای خلاقیت نفس بکشید

خلاقیت یعنی ترکیب کردن

هنگام نوشتن در شب سعی کنید خلاقیت داشته باشید یا زاویه دید خودتان یا از زاویه دید دیگران

 

تلاش کنید موضوعات را انسانی کنید موضوعات تکان‌دهنده می‌شود توسعه دوم 

توصیه دوم تا جای ممکن داستان بخوانید خواندن داستان باعث می‌شود که شما تجربه دیگران را به‌رایگان تجربه کنید

مهم اولین ایده و جرقه چیز به‌دردبخوری نخواهد بود معمولاً باید روی ایده‌ها مثل بنا کارکنید باید زحمت بکشید

نکته مهم مطلقاً ایده‌ها را سریع برای دیگران بیان نکنید این مثل دانه است تا زمانی که تبدیل به محصول نهایی نشده است به کسی ندهید در مقابل ایده‌های ناب توقف کنید از آن‌ها نگذرید

وقتی تازه شروع به ایده پردازی کردید هرگز به سمت موضوعاتی که دوست دارید نروید سراغ سوژه‌های ارزشی

 

در کارهایتان همیشه عادت کنید به غافلگیر کردن مخاطب عموماً فیلم‌های کوتاه غافلگیرکننده هستند اما غافلگیری نباید به شعور مخاطب توهین کند و یا ناشی از ضعف نویسنده باشد

 

 

مهم همان لحظه که ایده به ذهنتان رسید فکر نکیند که خداوند یک گوی طلا در اختیارتان قرارداد معمولاً اولین چیز بدترین چیز است  چند روز بگذر به ان فکر کنید آیا جذاب است

 

ایده‌ای که به ذهنتان رسید در یک جمله بنویسید و جلوی چشم قرار دهید

 

ایده‌هایی که سؤال‌برانگیز است داری جذابیت است  مثلاً یک کارتن‌خواب چه ومی به کنترل دارد

برای ایده 50 سال و جواب بنویسید

 

برای راحتی به جواب سؤال‌ها تز خود را در کناری بنویسد


طرحی از : رسول سلیمان نژاد
کارگردان : سجاد سلیمان نژاد
تصویربردار : رضا کمالی
مدیر تولید : علیرضا عظیمی
دستیار کارگردان :  محمد امین مداح الحسینی  ، روح الله معروفی
گریم : کامران عبدالمالکی

صدا بردار : محمد مهدی طهماسبی
جلوه ویژه ، اصلاح رنگ ، صداگذاری : محسن فضلی
مترجم : اکبر لطفی

بازیگران :
علی سلیمان نژاد
مهاجر نجفی
غلامرضا مغزی


با تشکر فراوان از :
حمید تلخابی . علی گائینی . سید مهدی میرغیاثی
محمد رضا عبدالملکی . سید ابوالقاسم صالحی زاده
مهدی داوود آبادی . سعید سلیمان نژاد . سید محمود شریفی
محمد ابوالفضلی . مصطفی طالبی
دانشکده صدا سیما قم

و سایر عزیزانی که در این فیلم به ما یاری رساندند

 


به نام خدا

 

 

 

نقد فیلم پیانو

با رویکرد فمینیستی

 

 

مشخصات فیلم

 

نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده: جین کمپیون

موسیقی: مایکل نایمن-فیلم‌بردار؛ استوارت درایبرگ-تدوین‌گر: ورونیکا جنت

تاریخ‌های انتشار: ۱۹ مه ۱۹۹۳ (نمایش در جشنواره‌ی فیلم کن)

مدت‌زمان:121 دقیقه- کشور: نیوزیلند استرالیا فرانسه – زبان: انگلیسی

 

 

 

داستان فیلم:

آدا که به عللی نامعلوم از سنین خردسالی سخن گفتن را ترک کرده، با تصمیم پدرش به عقد مردی درمی‌آید که در نیوزیلند ست دارد. آدا همراه با دختر خردسالش فلورا به نیوزلند می‌رسد درحالی‌که تنها راه ارتباط او با جهان پیرامونش پیانو وفلورا هستند. آن‌ها ناچار می‌شوند مدت زیادی در ساحل به انتظار بمانند و سرانجام همسرش استوارت همراه با گروهی از بومیان مائوری سرمی رسند و اسباب آدا را به کلبه حمل می‌کنند؛ اما پیانو بیش‌ازاندازه سنگین است و استوارت ادعا می‌کند که نمی‌توانند آن را تا خانه‌اش که بالای تپه است حمل کنند؛ بنابراین پیانو در ساحل می‌ماند و بقیه به خانه می‌روند.

آدا رفتاری سرد و خشن را در پیش می‌گیرد و به استوارت اجازه‌ی نزدیک شدن را نمی‌دهد. استوارت با درک شرایط روحی آدا، سعی می‌کند با ملایمت به او فرصت بدهد. فلورا که به زبان اشاره‌ی مادرش مسلط است و می‌تواند اشارات او را ترجمه کند، داستان‌های عجیبی از مادر و پدر واقعی‌اش برای خانواده‌ی جدید تعریف می‌کند. استوارت رسیدگی به زمین‌های کشاورزی‌اش را بهانه کرده و مدتی آدا وفلورا را در خانه تنها می‌گذارد. آدا و دخترش به خانه‌ی بنیز رفته و با اصرار از او می‌خواهند که آن‌ها را به ساحل پیانو ببرد. بنیز مردی منزوی و تنهاست که خود را به شمایل مردم بومی درآورده و پیشکار استوارت است. او مهمان‌ها را به ساحل برده وتا شب منتظر می‌ماند تا آدا بتواند پیانو بنوازد.

او با مشاهده‌ی اشتیاق دیوانه‌وار آدا برای نواختن پیانو، از استوارت می‌خواهد که پیانو و آموزش توسط آدا را با قطعه زمینی معاوضه کند. آدا به این موضوع معترض است. بنیز پیانو را با کمک مائوری ها به کلبه‌ی خودش منتقل کرده و قرار می‌شود آدا برای آموزش او هر روز صبح به کلبه‌اش برود. پس از مدتی بنیز شرایطی را برای نواختن و لمس پیانو قرار می‌دهد. او از آدا می‌خواهد که به ازای هر کلید پیانو، قسمتی از بدنش را نمایان کند. آدا می‌پذیرد و به‌تدریج خواسته‌های بنیز هم بیشتر و جسورانه‌تر می‌شود وآدا نیز اعتراضی به درخواست‌های او ندارد.

به‌این‌ترتیب رفتارهای آدا ملایم‌تر و مهربان‌تر می‌شود اما هنوز هم به استوارت اجازه‌ی نزدیک شدن را نمی‌دهد. سرانجام بنیز به خود آمده و از آدا می‌خواهد که به این ملاقات پایان بدهند. او تصمیم دارد پیانو را به استوارت پس بدهد اما استوارت که پول زمین را ندارد نمی‌خواهد آن را از دست بدهد، نمی‌پذیرد. بنیز تصمیم دارد پیانو را به آدا هدیه بدهد اما آدا مجدداً به دیدار بنیز رفته و حاضر نیست او را ترک کند. رابطه‌ای عاشقانه میان این دو شکل‌گرفته که هیچ‌یک نمی‌توانند از دیگری چشم بپوشند.

فلورا که ناچار است در تمام ساعات بیرون درکلبه بماند، از روی بازیگوشی پی می‌برد که تدریسی در کار نیست. روزی وقتی توسط ناپدری‌اش تنبیه می‌شود، به او خبر می‌دهد که رابطه‌ی بنیز و مادرش مربوط به پیانو نمی‌شود. استوارت از شنیدن این موضوع دچار شک و تردید می‌شود. بالاخره روزی که آدا بازهم بر سر قرار با بنیز رفته، استوارت از سوراخ در شاهد روابط آن‌ها باهم است. روز بعد او آدا را هنگام رفتن به کلبه‌ی بنیز غافلگیر کرده و به خانه‌برمی گرداند. او تمام پنجره‌ها را با تخته پوشانده و در را از داخل قفل می‌کند.

چند روز بعد خانواده‌ی استوارت به دیدنشان می‌آیند و تصور می‌کنند آن‌ها درها را برای ایمنی از بومیان پوشانده‌اند. آدا از دهان آن‌ها می‌شنود که بنیز قصد دارد نیوزیلند را ترک کند. استوارت که خیالش راحت شده و می‌بیند که آدا هم آرام‌تر شده، پس‌ازاینکه از او قول می‌گیرد که بنیز را فراموش کند، حصار خانه را بازکرده واو را آزاد می‌کند؛ اما آدا که مصمم است همراه بنیز برود، توسط فلورا پیغامی عاشقانه برایش می‌فرستد. فلورا از روی لجبازی ، پیغام را که روی یکی از کلیدهای پیانو حک‌شده، تحویل ناپدری می‌دهد. استوارت خشمگین به خانه بازگشته ودرحالت خشم، یکی از انگشت‌های آدا را با تبر قطع کرده و توسط فلورا برای بنیز می‌فرستد. او پیغام می‌دهد که در صورت تلاش بنیز برای ملاقات مجدد با آدا، سایر انگشت‌های او را نیز برایش خواهد فرستاد.

شب‌هنگام استوارت که آدا را بستری کرده، از چشم‌های او پیغامی را می‌خواند که از او می‌خواهد رهایش کند تا برود. استوارت تصمیم می‌گیرد او را رها کند و به دست بنیز بسپارد. بنیز، فلورا، آدا و پیانو نیوزیلند را ترک می‌کنند اما در میانه‌ی دریا، آدا تصمیم می‌گیرد از پیانو چشم‌پوشی کند. وقتی پیانو را در دریا می‌اندازند او نیز سعی می‌کند همراه پیانو به اعماق دریا برود ولی در اعماق دریا پشیمان شده و خودش را رها کرده و به سطح آب می‌آید. او و بنیز زندگی خوبی را باهم آغاز می‌کنند، آدا با کمک انگشت فی که بنیز برایش ساخته می‌تواند پیانو بنوازد و تلاش می‌کند تا کم‌کم حروفی را به زبان بیاورد.

ادامه مطلب

نویسنده و کارگردان 
سجاد سلیمان نژاد - محمد امین مداح الحسینی

بازیگران
احمد شریفی
مهناز رودساز
عباس آرزومند
شهرام مقانلو

تصویر بردار
سید محمود حسینی

صدا بردار
محسن اسروش

گریم
زهره مولایی

اصلاح رنگ و نور
اکبر لطفی

تهیه شده در باشگاه فیلم سوره


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فیلم های سینمای خانگی و تلوزیون چاپ بنر همدان وب سل RISMEDIA تی تی کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد جدیدترین رمز و پسورد و آپدیت نود سی دو NOD32 گالری عكس +18 شعر ها و یادداشت های محسن با فکر مجله ای متفاوت در زمینه ی فرهنگ و هنر sampashiii